افراد راه های مختلفی پیدا کرده اند تا این آموزه های تغییر و تحول را با زندگی خود ترکیب کنند. بعضی مفید میدانند که هر صبح آنها را به عنوان بخشی از نیایش یا مراقبه های روزانه بخوانند، در صورتی که بعضی دیگر، ثمر بخش میدانند که هر شب قبل از خواب آنها را مطالعه کنند. هر زمانی که شما برای خواندن آنها انتخاب میکنید، سعی کنید زمانی باشد که حواستان پرت نمیشود و پذیرای آن چیزی هستید که آنها در شما بیدار میکنند.
بهتر است دگرگون کننده ها را با صدای بلند بخوانید، چون از این راه ضمیر ناخودآگاه شما بهتر برنامه ریزی میشود. شما با تکرار، ممکن است بعضی از این آموزه ها را همیشه در خاطر داشته باشید و و در طول روز، خودبه خود به ذهن شما خطور بکنند. شما ممکن است بخواهید با تکرار این تصديق ها و رهایی ها، در فرم یک نیایش یا سرود، این آموزه ها را در لحظات استرس زا در خاطر داشته باشید تا توجه شما را به سمت راهکارهای مثبت و مفيد جلب بکنند.
به خاطر داشته باشید که این دگرگون کننده ها را برای بال شخصیتی فرعی خود نیز بخوانید. در بعضی موقعیت ها، شما ممکن است راهکار پیشنهاد شده به وسیله ی بال فرعی خود را، خیلی معنیدارتر از آنی بیابید که تیپ شخصیتی اصلی شما پیشنهاد میکند.
همچنین شما ممکن است این آموزه های تغییر و تحول را برای تیپ مسیر یکپارچگی (امن و آسایش)، و تیپ مسیر از هم گسیختگی (فشار عصبی و استرس) خود هم بخوانید.
تصديق های نگرش ها و رفتارهای سالم مسیر تیپ یکپارچگی، میتوانند چراغی فرا راه شما به سوی رشد و بهبود شما باشند. برعکس، رهایی ها از نگرش ها و رفتارهای ناسالم مسیر تیپ از هم گسیختگی، میتوانند به عنوان یک «علامت هشدار اولیه» برای شما باشند تا مواظب جنبه هایی از زندگی خود باشید که توجه بیشتری را طلب میکنند.
وقتی تیپ سه های متعادل به سمت تیپ شش حرکت میکنند، آنها شروع میکنند به همراهی کردن با دیگران، و در مییابند که با ثبات قدم و متعهد بودن، میتوانند عمیقاً رشد یابند، در این صورت، آنها دیگر خود را در مسابقه با دیگران نمییابند، و بنابراین، میتوانند دیگران را حمایت کنند و انگیزه بخش آنها باشند، و بنیانگذار رابطه ای صمیمی و مداوم با دیگران باشند.
وقتی تیپ شش های متعادل به سمت تیپ نُه حرکت میکنند، آنها یاور و پذیرای دیگرانی میشوند که با آنها متفاوت هستند و بنابراین، با غلبه بر نگرانی و منفی بافی، آنها دیگر احساس نمیکنند که باید خودشان را اثبات کنند و یا از خودشان دفاع کنند، و در این صورت، میتوانند بیشتر اطمینان کسب کنند و دیدی مثبت تر نسبت به زندگی داشته باشند.
لازم نیست که اینیاگرام های جداگانه ای برای جهت بندی های یکپارچگی و رشد (امن و آسایش) و از هم گسیختگی و زوال (فشار عصبی و استرس) داشت. هر دو جهتبندی را میتوان با حذف پیکان ها و وصل کردن نقطه های درست با خط های ساده در یک اناگرام نشان داد.
صرف نظر از اینکه شما دارای کدام تیپ شخصیتی هستید، هر دو تیپ، یکی در جهتبندی یکپارچگی و رشد (امن و آسایش) و دیگری از هم گسیختگی و زوال (فشار عصبی و استرس) نقش مهمی در تشکیل شخصیت شما دارند. بنابراین، برای اینکه تصویری کامل از خودتان (و یا هر شخص دیگر) داشته باشید، تیپ اصلی و همچنین بال و همین طور دو تیپ جهت بندی یکپارچگی و رشد (امن و آسایش) و دیگری از هم گسیختگی و زوال (فشار عصبی و استرس) باید در نظر گرفته شوند. اصولی که این چهار تیپ نمایندگی میکنند، ترکیب شده و شخصیت کامل شما را میسازند و برای شما چارچوبی را تهیه میکنند که درک بکنید عوامل اصلی روانی را که بر روی شما تأثیرگذار هستند. برای مثال، هیچ شخصی، تیپ شخصیتی خالص چهار نیست.
چهارها یا بال سه دارند و یا بال پنج، و جهت بندی های یکپارچگی و رشد (تیپ یک) و از هم گسیختگی و زوال (تیپ دو) نقش مهمی در تشکیل شخصیت کامل آنها و رشدشان ایفا میکنند (برای جزئیات بیشتر، منابع زیر را مطالعه فرمایید: تیپ های شخصیتی، و درک و فهم ایناگرام).
شما میتوانید ببینید که چگونه این توضیح با جهت گیری پیکان ها در تصویر اینیاگرام صفحه ی بعد نشان داده شده است.
شرح مختصر بعدی اطلاعاتی ارائه میکند که وقتی یک تیپ در جهت از هم گسیختگی حرکت میکند، چه اتفاقی میافتد. برای توضیح بیشتر به "تیپ های شخصیتی" مراجعه کنید.
تیپ یک های ناسالم، وقتی که میبینند امیدی ندارند که کمال را به دست بیاورند، از ایده آل های خود دلسرد شده و وقتی که به سمت چهار حرکت میکنند، افسرده و خود ویرانگر میشوند.
تیپ چهارهای ناسالم، مأيوس از واقعی انگاری های خود و رؤیاهای خود در زندگی وقتی که به سمت تیپ دو حرکت میکنند، دیگر نمیتوانند اهل عمل باشند و شديداً وابسته به دیگران میشوند تا جایی که دیگران از آنها مراقبت کنند.
تیپ دو های ناسالم، کاملاً رنجیده از رفتارهای ناخوشایندی که فکر میکنند از دیگران دریافت کرده اند، وقتی که به سمت تیپ هشت حرکت میکنند، با کسانی که فکر میکنند مطابق انتظار آنها جواب ندادهاند، برخورد میکنند.
تیپ هشتهای ناسالم، که به محیط اطراف خود کاملاً مسلط شدهاند و آدم های اطراف خود را به دشمن تبدیل کردهاند، وقتی که به سمت تیپ پنج حرکت میکنند، در مورد تسلط کامل خود و احتمالاً در مورد زنده بودن خود نیز بدگمان میشوند.
تیپ پنجهای ناسالم، که منزوی شده و توانایی برای عمل متناسب در محیط را ندارند، وقتی که به سمت تیپ هفت حرکت میکنند، شروع میکنند غیر قابل پیشبینی و تکانشی عمل کنند.
یپ هفتهای ناسالم، که از سوی افکار و اعمال خود دیوانه و خارج از کنترل شدهاند، وقتی به سمت تیپ یک حرکت میکنند، قوانین مستبدانه ای در زندگی خود وضع میکنند و عقدهای و قهرآمیز میشوند
تیپ نُه های ناسالم، که کاملاً بریده و ناامید شدهاند و قادر به هیچ عملی نیستند، وقتی به سمت تیپ شش حرکت میکنند، به طور رقتانگیزی محکوم به شکست میشوند که باید دیگران از آنها مراقبت کنند.
تیپ ششهای ناسالم، که خود را محکوم به شکست دیده و کاملاً احساس حقارت می کنند، وقتی به سمت تیپ سه حرکت میکنند، با دیگران با خشونت برخورد میکنند تا به احساس حقارت خود غلبه کنند و به دیگرانی که به آنها ضربه زده اند، ضربه بزنند.
هر کدام از ما یک نقش اساسی در زندگی بازی میکنیم که ته نقش معرفی شده ی بعدی در اکثر مواقع نشان دهنده ی آن است.
یک حوزه ی وسیعی از رفتارها و انگیزه ها به هر کدام از این نقش ها نسبت داده شده اند. در ادامه چهار رفتار کلیدی برای هر تیپ شخصیتی آورده میشود، آنها فقط نکات برجسته هستند و طیف رفتاری کامل هر تیپ را مشخص نمیکنند. با توجه به این داده ها ببینید که آیا تیپ شخصیتی که برای خود برگزیده اید، هنوز درست به نظر میرسد.
- تیپ یک، اصلاح طلب : منطقی، پایبند به اصول، منظم و حق به جانب است.
- تیپ دو، یاری دهنده : مراقب، بخشنده، انحصارطلب و عوام فریب است.
- تیپ سه، انگیزه بخش : سازگار با محیط، برتری طلب، نقش بازی کن و متخاصم است.
- تیپ چهار، هنرمند : شمّی، فرد گرا، خود شیفته و افسرده است.
- تیپ پنج، فکور: تیزهوش، مبتکر، بحث انگیز، عجیب و غریب است.
- تیپ شش، وفادار : درگیری مسئولیتپذیر، دارای حالت تدافعی توأم با پرخاشگری و مضطرب است.
- تیپ هفت، تنوع طلب : مشتاق، ورزیده، افراطی و سر به هوا است.
- تیپ هشت، رهبر : متکی به خود، قاطع، سلطه گر و مواجهه گر است.
- تیپ نه، صلح طلب : پذیرا، خوشبین، از خود راضی و فارغ بال است.
هیچ کدام از این راهها آسان نیستند و تلاش برای عدم شناسایی با "خود" باید بارها و بارها تکرار شود. رهایی و خود آگاهی واقعی با مبارزه ی دائمی با تمام نیروهای واکنشی و غیر ارادی درون ما به دست می آیند. ما باید مبارزه کنیم مخصوصاً با آن نیروی تاریک در درون خودمان که نمیخواهد ما آزاد شویم و یا از نیروهای والای خودمان آگاهی پیدا کنیم. بخشی از وجود ما میخواهد که ما در خواب باقی بمانیم و با خوشحالی مانع میشود که ما درک بکنیم که چیزی بیشتر از وضعیت موجود در دسترس ما قرار دارد.
ایناگرام میتواند به ما کمک کند با نیروهای متضاد شخصیت خودمان کنار بیاییم و این مستم شناسایی آنها و رها شدن از آنها است. دیدن خودمان و رها کردن آنچه ما را از یک زندگی پربار و اصیل دور میکند هستهی اصلی تلاش روزانه ی ما است. این یک کار مشکل و ظریف است و ما برای انجام آن به حکمت های اینیاگرام نیازمندیم.
این دگرگونی ها از آنچه معمولاً در کتاب های خودباوری یافت میشوند، متفاوت هستند. آنها نگاهی جدید به خودباوری هستند و شامل بسط آخرين تفسیرهای من از اناگرام هستند.
رهایی ها و تصديق ها به ما کمک میکنند با بهبود تفکر درباره ی خودمان، رفتارهای خود را دوباره برنامه ریزی کنیم. در مرحله ی اول، رهایی ها به ما اجازه میدهند مشکلات عاطفی را که تحت فشار آنها هستیم، شناسایی بکنیم. آنها به ما فرصتی میدهند که ریشه ی دردهای خود را در زندگی بشناسیم و در مورد جنبه های منفی آن کار بکنیم تا اجازه دهیم آنها از زندگی ما رخت بربندند. آنها ما را به درون شخصیت ما میبرند تا دردهایی را که در مرکز مشکلات ما قرار دارند، درک بکنیم و به مقاومت و انکار و خودفریبی غلبه کنیم. به صورت طبیعی، با اقرار به جنبه های منفی شخصیت خود، ما نمیخواهیم آنها را در هیچ زمینه ای تقویت بکنیم بلکه، میخواهیم با یک نور انداختن به تعارض ها و تناقض های پنهان خود، ضمیر ناخودآگاه خود را آگاه بکنیم.
این تغییر و تحوّل دهنده ها (که من در این کتاب، آنها را رهایی ها و تصدیق کننده ها برای هر تیپ شخصیتی نامیده ام، چیزی نیستند مگر یک جواب به سؤالی که اغلب از سوی کسانی که جدید با انیاگرام آشنا شده اند، پرسیده میشود:
«اکنون که من تیپ خود را شناختم، با آن چه کار می توانم بکنم؟»
یک جواب مهم این است که فهمیدن تیپ خود به ما کمک میکند که بیدار و خود آگاه شویم و اگر میخواهیم از عکس العمل های غریزی و نسنجیده ی خود رهایی پیدا کنیم، این خود آگاهی لازم است. اگر ما از خودمان آگاهی خوبی نداشته باشیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که آقا و ارباب خودمان باشیم. ما شبیه عروسک های خیمه شب بازی خواهیم بود که با هر ضربه ای که به طناب های ما وارد می شود، به سمتی کشیده خواهیم شد. اگر یاد بگیریم که خودمان را رصد بکنیم، به همان مقدار، امکان انتخاب آگاهانه ی رفتارهای خودمان را، به منظور زندگی کار آمد، خلق میکنیم. به این منظور، ما باید یاد بگیریم که چگونه به تیپ شخصیتی خود وابسته نباشیم و این جایی است که اناگرام می تواند بی نهایت ارزشمند باشد. شگفت اینکه، ما قبل از آنکه یاد بگیریم چگونه به تیپ شخصیتی خود وابسته نباشیم، نیاز داریم که آن را در عمل ببینیم. ما باید مراحل عدم وابستگی به تیپ شخصیتی خود و پاسخ های همیشگی آن را بارها تجربه کنیم، قبل از اینکه بتوانیم مزه ی عدم وابستگی را بچشیم و در نتیجه به نتایج ارزشمند آن در زندگی باور داشته باشیم.
ممکن است خوانندگان این اثر بپرسند که من با موضوع انیاگرام از کجا آشنا شده ام؛ بخصوص که میبینند تحصیلات و شغل من در این رابطه نبوده است. جعفر واعظی، دانش آموخته زبان و ادبیات انگلیسی و فارسی، و کارآفرین کوچک در عرصه ی کسب و کار است. در یکی از روزهای سال ۱۳۸۹ به مناسبت مدیریت کسب و کار در الدورا (ELDORA) در زمینه ی لوازم یدکی خودرو، افتخار حضور در کلاسهای دوره ی جامع مدیریت بازاریابی در مؤسسه ی آموزشی کشتیرانی را داشتم که مؤسسه ی TMBA به مدیریت جناب آقای پرویز درگی برگزار کردند. اولین آشنایی من با بحث اینیاگرام در کلاس درس دکتر رضا اکبری اصل در همین دوره بود. در ادامه، اولین منبعی که به دست من رسید، مقاله ای بود به زبان انگلیسی به نام (AN INTRODUCTION TO THE ENNEAGRAM) از مارک مک گوینز (MARK MCGUINESS) که از استاد اکبری دریافت کردم و این مقاله دروازه ی ورود من به بحث اینیاگرام در زبان انگلیسی شد. از طریق همین مقاله با سایت www.WISHFULTHINKING.COM آشنا شدم و پس از آن با سایت
همین جا یاد نیک آقایان مصطفی بهشتی و مرتضی بهشتی واجب است که آشنایی با حضرات ایشان از خوش شانسی های من و مجموعه ی الدورا در کسب و کار بود و هنوز پس از سالها از همکاری های ایشان در ارتقای کسب و کار، بهرهمند هستیم و اخلاق و کمال را در کسب و کار شاگردی میکنیم.
از بس بحث انیاگرام (شخصیت شناسی جالب بود که تصمیم گرفتم ترجمه ی این کتاب ها را شروع کنم، اما به چند دلیل منصرف شدم:
١- اولین دلیل، بضاعت و دانش اندک من در روانشناسی است و این موضوع کاملاً مرتبط با این رشته است.
٢- دومین دلیل، در جستجوهای بعدی کتاب خصوصیات شخصیت خود را کشف کنید را خواندم که ترجمهای است شیوا از کتاب DISCOVERING YOUR PERSONALITY TYPES , BY DON RICHARD RISO AND RUSS HUDSON که مهندس ایرج صابری و مهندس فرهاد شیخ الاسلامی، زیر نظر و ویراستاری دکتر سید مجتبی جزایری، ترجمه کردند و انتشارات پیک بهار چاپ و منتشر کرد. در صفحهی ۴۴ این کتاب مترجمین آوردهاند که کتاب «انواع شخصیت» (PERSONALITY TYPES) در دست ترجمه است و کتاب «شناخت اینیاگرام» (THE WISDOM OF THE ENNEAGRAM) متعاقباً ترجمه میگردد. توفيق استادان گرامی را در ترجمه ی کتب مذکور آرزو دارم. هر چند که این مطلب مربوط به سال ۱۳۸۳ است و تا آنجایی که من جستجو کردم هنوز ترجمه های مذکور منتشر نشده است.
بسیاری از نویسندگان دیگر کارهای او را به عنوان منبع اصلی و یا مدلی برای کارهای خود استفاده کرده اند. «دان» کمک کرد که اینیاگرام از راز و رمز سبک اریکا بیرون بیاید، تحقیقات روانشناسی نارانجو را تقویت و ادامه داد، و همراه راس هادسون به اهمیت متون اناگرام تأکید مجدد کرد. او همچنین استفاده از توصیف های مفصل و فرمولهای ثابتی را امکان پذیر ساخت که کمک میکند انیاگرام از یک محدودهی خود اظهاری ساده خارج شود و وارد یک محدودهی روانشناسی علمی و عملی شود. از بین کارها و مشارکتهای او در زمینهی انیاگرام مدرن عبارتند از:
١- توصیف سیستماتیک کامل هر کدام از نه تیپ شخصیتی در کتاب "تیپ های شخصیتی"در سال ۱۹۸۷ و ویرایش جدید آن در سال ۱۹۹۶.
۲- کشف نُه لایه ی رشد در هر تیپ شخصیتی و چگونگی ساختار آنها در عمل به لایه های سالم، متوسط و ناسالم.
٣- روشنگری و توضیح کامل حوزهی رفتارهای هر تیپ شخصیتی مخصوصاً جنبه های سالم رفتاری هر تیپ. ۴- مشخص کردن ترس اصلی و تمایل اصلی، دو سر چشمه ی انگیزه های هر تیپ شخصیتی.
۵- شرح رفتارهای مسیر آرامش و مسیر تنش برای هر تیپ شخصیتی.
۶- اضافه کردن تعداد زیادی واژگان مخصوص برای توصیف هر تیپ شخصیتی، مثل نامهای مختلف برای نامیدن تمام تیپهای شخصیتی.
۷- توصیف رفتارهای بال های هر تیپ شخصیتی.
۸- ابتکار مدل زیرساخت فیزیکی برای هر تیپ، حضور در کلاسهای کاربردی.
۹- ارائهی فهرست کاملی از مکانیزمهای دفاعی هر تیپ و ارتقای مشاهدات نارانجو در این مورد.
۱۰- مطابقت تیپ شناسی ایناگرام با سیستمهای طبقهبندی دیگر مثل: فروید، یونگ، هورنای، فروم، راهنمای آماری ۳ و ۴، همچنین تیپ شناسی میرز - بریگز.
توسعه ی سیستم انیاگرام مدرن هسته ای را تشکیل می دهند که اکثر معلمين اینیاگرام از آنها استفاده میکنند. از قرار معلوم، ایجاز و اولین کسی بود که نه خصوصیت یا وضعیت بهشتی را (که نزد نو افلاطونی ها، کابالیست ها، عرفان مسیحی، و دیگر منابع یافت میشدند) به سمبل اناگرام نسبت داد (لطفاً ارجاعات یاد شده و همچنین کتاب درک و فهم ایناگرام» را ببینید). ایچاز و نُه گانه های جداگانه ای برای هیجانات، عدم انعطاف فكرى ، فضایل انسانی ، و اندیشه های قدسی، و دیگر خصوصيت ها ایجاد کرد. او همچنین تئوری فلش ها، تئوری بالها، و ایده های مربوط به غرایز و مراکز سه گانه را به ایناگرام مرتبط کرد. بفهمی نفهمی، تمام نویسندگان اینیاگرام جدید، کارهای خودشان را بر مبنای مفاهیم اصلی ایجاز و ساخته اند.
مشارکت کننده و همراهی کننده ی مهم بعدی اناگرام مدرن، کلودیا نارانجو است. نارانجو، که شاگرد فریتس پر، بنیانگذار گشتالت درمانی بوده است، ایناگرام را از ایجاز و در طول یک برنامه ی خودباوری فشرده در مدرسه ی اریکا در سال ۱۹۷۰ در شیلی آموخت. او همان سال بعد از برگشت از شیلی، شروع به آموزش ایده های این سیستم به یک گروه کوچک در کالیفرنیا کرد. نارانجو از دانسته های قبلی خود در روانپزشکی برای مهارت در تنظیم روابط بین نُه تیپ شخصیتی که ایچاز و توصیف کرده بود و دیگر طبقه بندی های روانشناسی استفاده کرد، مثل راهنمای تشخیصی و آماری (DSM) اختلالات شخصیتی، مکانیزم های مختلف دفاعی، و تئوری های دیگر شخصیتی. او ایده های دیگری در مورد فلش ها توسعه داد، و نام های دیگری و توصیف های کوتاه دیگری برای ترکیب ۲۷ تیپ شخصیتی اناگرام و غرایز (تیپ های فرعی) ارائه داد. نارانجو همچنین اولین کسی بود که گروه های نمونه ای استخدام کرد تا میزان معتبر بودن ایناگرام تیپ های شخصیتی را به دانش آموزان نشان دهد.
به هیچ دلیلی، شما نباید به دلیل داشتن تیپی خاص، خوشحال یا ناراحت باشید. ممکن است شما احساس بکنید که تیپ شخصیتی شما، در بعضی موارد، ناخواستنی و اشکال دار است. اما وقتی بیشتر در مورد همه ی تیپ ها مطالعه میکنید، میبینید که هر تیپ شخصیتی نقطه قوت های خاص خود را دارد، همان طور که نقطه ضعف های خاص خود را دارد. اگر بعضی از تیپ های شخصیتی در جامعه ی غرب، ارجمند شمرده میشوند، به دلیل این است که آن جامعه بعضی کیفیت ها را ارجمند میشمارد و این به دلیل ارزشمند بودن آن تیپ ها نیست. ایده آل بهتر بودن خودتان است، نه تقلید کردن توانایی های تیپ دیگر.»
«کمترین چیزی که
1- من اکنون رها میکنم
مقید کردن خودم و دیگران را به رعایت استانداردهای غیر ممکن.
٢- من اکنون رها میکنم
ترس خود را از کنترل نکردن خود و دیگران و ناراحت شدن از این موضوع.
٣- من اکنون رها میکنم
ترس خود را از سرزنش شدن بابت اعمال اشتباه.
۴- من اکنون رها میکنم
مردود کردن وجود تناقضات در رفتار خودم راه
۵- من اکنون رها میکنم
عقلانی کردن همه ی رفتارهای خودم را.
۶- من اکنون رها میکنم
نگرانی از چیزهایی که نمیتوانم تغییر دهم.
۷- من اکنون رها میکنم
تمام گله مندی ها و ناامید بودن از دنیا را.
٨- من اکنون رها میکنم
این احساس را که عقاید و ارزشهای دیگران مرا تهدید میکند.
9- من اکنون رها میکنم
این باور را که من در جایگاهی هستم که در مورد دیگران قضاوت بکنم.
۱۰- من اکنون رها میکنم
تلاش مضاعف برای کامل شدن خودم و دیگران را.
۱۱- من اکنون رها میکنم
نادیده گرفتن پریشانی های عاطفی و فیزیکی خودم را.
۱۲- من اکنون رها میکنم
خشمگین و بیتاب بودن و به آسانی آزرده شدن را.
۱۳- من اکنون رها میکنم
انکار نیازهای فیزیکی و عاطفی خودم را.
۱۴- من اکنون رها میکنم
اجازه دادن به تمایل خود برای نظم و کارآیی که تمام زندگی مرا کنترل میکند.
۱۵- من اکنون رها میکنم
تمرکز دائمی به نقص و عیب در همه چیز
به خاطر داشته باشید که تیپ سه ها سعی میکنند از ترس خود از مردود شدن، فرار کنند، به این خاطر در جستجوی تأیید از دیگران به واسطه ی توانایی های عالی شخصی خود هستند.آنها خود را شایسته و ارزشمند میبینند، اگر چه ممکن است دیگران آنها را آدم های متکبری ببینند که دائما در جستجوی جلب توجه دیگران هستند. اگر تیپ سه ها احساس بکنند که دیگران با آنها در این مورد همراهی نمی کنند، آنها شروع میکنند تصویری از خود ارائه بدهند که فکر میکنند مورد قبول واقع میشود. بنابراین، تیپ سه ها، بتدریج خود واقعیشان را انکار می کنند و شروع میکنند نقش بازی کنند تا آنجا که با احساسات خود بیگانه میشوند و واقعا نمیدانند چه کسی هستند. از ترس اینکه دیگران از نمایش ظاهری آنها، پوچ بودن درونشان را ببینند، آنها ممکن است به خود و دیگران خیانت کرده تا تصویر ظاهری خود را حفظ کنند.
تیپ سه ها میتوانند از این دام خود، با تصدیق و اظهار تمایل خود به مورد توجه و تمجید واقع شدن، فرار کنند. آنها میبینند که جستجوی دائمی برای تشویق و تمجید، آنها را از خودشان بیگانه میسازد و از ارزش های عمیقشان دور میکند. وقتی که آنها جرات میکنند ماسک خود را ترک کنند، کشف میکنند که چندان هم پوچ و تو خالی نیستند. بلکه، آنها احساسات و انگیزه های غیر خودپرستانهای دارند که خیلی وقت است فراموش شده است. و با تعقیب و پیگیری ارزش ها و ارتباطاتی که روح و روان آنها را واقعا تغذیه میکند، کشف میکنند که خود واقعی آنها که مدت هاست فراموش شده است، خیلی ستودنی تر از تصویری است که میخواهند به صورت مصنوعی وانمود کنند.
1- من اکنون رها میکنم
تمایل به خشم و حمله بر علیه خودم را.
٢- من اکنون رها میکنم
نفرت از خود، و تحقیر خود را.
۳- من اکنون رها میکنم
تمام احساسات ناامیدی و یأس را.
۴- من اکنون رها میکنم
تمام اعمال و افكار تخریبی بر علیه خود را.
۵- من اکنون رها میکنم
این احساس را که من ناتوان و فاقد صلاحیت هستم.
۶- من اکنون رها میکنم
این ترس را که من غير مهم و دوست نداشتنی هستم.
۷- من اکنون رها میکنم
احساس شرم آور بودن و عدم درک از سوی دیگران را.
۸- من اکنون رها میکنم
پریشان خاطر، خسته و در خود فرورفته بودن را.
۹- من اکنون رها میکنم
این احساس را که مردم همیشه به من پشت پا میزنند و مرا تنها میگذارند.
۱۰- من اکنون رها میکنم
تمام انتظارات غیرواقعی از خود و دیگران را.
11- من اکنون رها میکنم
تمام ادعاهایی که باید با من متفاوت رفتار شود.
۱۲- من اکنون رها میکنم
غرق شدن کامل در احساسات و رفتار خودم را.
۱۳- من اکنون رها میکنم
تمام مشکوک بودن به خود و ضعف عاطفی خود را.
۱۴- من اکنون رها میکنم
تمایل به محافظت از خود را با دوری کردن از دیگران.
۱۵- من اکنون رها میکنم
تمام آرزوها و حسرتهای رمانتیک و بیهودهی خود را
1- من اکنون رها می کنم
تمام باورهای ترسناک بودن دنیای پیرامون خود را.
٢- من اکنون رها میکنم
تمام احساسهای خود از ناتوان بودن و نا امید بودن را.
٣- من اکنون رها میکنم
ترس خود از مورد قرار گرفتن و پایمال شدن از سوی دیگران را.
۴- من اکنون رها میکنم
خیالبافیهای تاریک و ویرانگر خود را.
۵- من اکنون رها میکنم
منزوی کردن خودم را با طرد کردن دیگران.
۶- من اکنون رها میکنم
این باور را که هیچ کس قابل اعتماد نیست.
۷- من اکنون رها میکنم
تمایل به دشمن فرض کردن دیگران را و تمایل به برهم زدن آرامش دیگران را .
۸- من اکنون رها میکنم
عیبجویی کردن و محقر دیدن کارهای معمولی دیگران را.
9- من اکنون رها میکنم
این ترس را که دیگران مرا مورد استثمار قرار خواهند داد.
10- من اکنون رها میکنم
این احساس را که من با زندگی غیر متجانس هستم.
۱۱- من اکنون رها میکنم
مرموز بودن و پنهان شدن از دیگران را.
۱۲- من اکنون رها میکنم
به تعویق انداختن نیازهای عاطفی خودم را.
۱۳- من اکنون رها میکنم
نادیده گرفتن سلامتی جسمی و ظاهری خودم را.
۱۴- من اکنون رها میکنم
آشفتگی و بی قراری ذهن خودم را.
۱۵. من اکنون رها میکنم
این احساس را که من همیشه نیاز دارم قبل از اینکه هر کاری را انجام بدهم خیلی بایدبدانم.
۱۶- من اکنون رها میکنم
دوری کردن از زندگی را با فرار کردن به مشغولیات ذهنی خودم.
۱۷- من اکنون تصدیق میکنم
که من در امن و امان هستم و مشغول واقعیات زندگی خودم میباشم
1- من اکنون رها میکنم
همهی انگیزش های ناگهانی ویرانگر و بی باکانه را.
٢- من اکنون رها میکنم
این احساس را که در تشویش و اضطراب غرق خواهم شد.
٣- من اکنون رها میکنم
همه وسواس های عملی و خو گرفته ی خود را.
۴- من اکنون رها میکنم
به تحلیل بردن خودم را با تلاش هایی که برای رسیدن به تمام آرزوهای خود باید بکنم.
۵- من اکنون رها میکنم
فرار کردن از نتایج و پیامدهای اعمال خودم را.
۶- من اکنون رها میکنم
توهین کردن به دیگران یا سوء استفاده کردن از دیگران به منظور خلاص شدن از محرومیت های خودم را.
۷- من اکنون رها میکنم
اجازه دادن به احساس عدم امنیت و تزل های خودم را تا مرا به موقعیتها با رفتارهای خطرناک سوق دهند.
۸- من اکنون رها میکنم
قربانی کردن سلامتی و شادکامی خود را به منظور به دست آورن لذتهای فوری.
۹- من اکنون رها میکنم
پر توقع بودن و ناصبوری نسبت به دیگران را
۱۰- من اکنون رها میکنم
ترس از اینکه منابع کافی در اختیار من نخواهد بود.
۱۱- من اکنون رها میکنم
این احساس را که همیشه من بیشتر نیاز دارم.
۱۲- من اکنون رها میکنم
این درخواست را که همه ی لحظات هیجان انگیز و نمایشی باشند.
۱۳- من اکنون رها میکنم
فرار از خودم را با حواس پرتی و فعال بودن های دائمی.
۱۴- من اکنون رها میکنم
که اجازه بدهم عدم نظم و انضباط شخصی فرصت های مرا نابود کنند.
۱۵- من اکنون رها میکنم
توسعه دادن فعالیتهای خودم را بیش از آنکه بتوانم خوب از عهده ی آنها بربیایم.
۱۶- من اکنون رها میکنم
این باور را که فقط چیزهای بیرونی میتوانند باعث خوشحالی من بشوند.
۱۷- من اکنون تصدیق میکنم
او تصدیق میکنم که من خوشحال هستم مواقعی که آرام هستم و در کارهایم تمرکز دارم.
۱۸- من اکنون تصدیق میکنم
که می توانم به خودم نه بگویم بدون اینکه احساس محرومیت کنم.
و ما در جای کوچکی روی زمین نهاده شده ایم، که میتوانیم یاد بگیریم پرتوهای عشق را تحمل کنیم. (ویلیام بلیک)
یاد گرفتن «تحمل پرتوهای عشق» یکی از سخت ترین چیزهایی است که ما میتوانیم انجام دهیم. مشکل این است که ما واقعاً نمیفهمیم عشق چیست – درخواست های عشق و قدرت شگرف عشق - و بیشتر از این آنکه چگونه آن را تحمل کنیم. برعکس، ما خودمان را متقاعد میکنیم که اگر عشق بیشتری داشته باشیم بیشتر خوشحال خواهیم بود. هر کدام از ما فکر میکنیم ما متفاوت هستیم؛ چون ما میدانیم عشق چیست. ما مشتاق عشق هستیم، ما عشق را با احساس بیان میکنیم، با خیال پرورش میدهیم و خودمان را در آن گم میکنیم، اما تحمل عشق واقعی مشکل است؛ زیرا ما نمیتوانیم آن را به چیزهای صوری و مصنوعی تبدیل کنیم. عشق عمیق و واقعی به هسته ی مرکزی وجود ما نفوذ می کند، ماورای همه ی قسمتها و ما را از آسیب گذشتههای خود به گذشته هایی که به صورت ناخواسته خیلی هم طولانی بوده است - محافظت میکند.
صرف نظر از اینکه ما هر کدام چقدر در دوران کودکی خوش اقبال بودایم، هر کدام از ما در دوران کودکی آسیبهای جدی دیدهایم. یکی از واقعیت های وجود انسان این است که هیچ کس نمیتواند از دوران کودکی فرار کند، بدون آنکه وجود او تا اندازهای معیوب و بدشکل شده باشد، نیاز به یافتن راهی برای سازگاری با محیط پیرامون زندگی ما، به این معنی است که قسمتهایی از وجود ما باید قربانی شوند. برای بعضی، این آسیب از یاد گرفتن فراموش کردن خود ناشی شده است، برای بعضی دیگر، این آسیب از مخفی کردن اینکه چه کسی هستند، برای دیگران، از ترجیح نیازهای دیگران به نیازهای خود، و برای عده ای، این آسیب خود را در رشد یا عدم رشد بیش از حد وم بعضی منابع وجودی ما حاصل شده است. تراژدی مشترک دوران کودکی ما این است که هیچ تیپ شخصیتی، متعادل و بدون شقه شقه شدن نمانده است. علاوه بر این، هزینهی دیگری که ما باید در تمام طول - دوران زندگی خود بارها و بارها پرداخت کنیم، این است: نیاز به پوشاندن و مخفی کردن آسیب های خود، که مبادا زخمهای ما باز بمانند و هیچ موقع بهبود نیابند.
بعداز اینکه نمره های خود را روی برگ نیم رخ تیپ های شخصیت نه گانه
-شاخص تیپ های شخصیتی نه گانه ریسو و هادسون(ویراست 2.5)
این شاخص حاوی 36 جفت گزینه در خصوص ویژگی های شخصیت
شماره |
گزینه ها |
پاسخ ها |
نماد ها |
1 |
الف:خیال گرا و رویایی هستم ب :عمل گرا (مرد عمل)و واقع بین هستم |
الف ب |
|
2 |
الف:به رو در رویی و مواجهه (با افراد و مسائل) تمایل دارم. ب:از مواجهه و رو در رویی با مسائل و دیگران اجتناب می کنم. |
الف ب |
|
3 |
الف: به طور معمول مردم دار ،جذاب و بلندپرواز هستم ب: به طور معمول رسمی رک و آرمانگرا هستم.
|
الف ب |
|
4 |
الف:تمایل دارم پرشورو شوق و در مرکز توجه باشم ب:تمایسل به خودجوشی و لذت طلبی دارم |
الف ب |
|
5 |
الف: میهمان نواز هستم و از حضور دوستان جدید در زندگی خود استقبال می کنم ب: با دیگران زیاد گرم نمیگیرم
|
الف
ب |
|
6 |
الف نمی توانم آرام باشم و ب:برایم دشوار است که نگران مشکلات احتمالی باشم |
الف
ب |
|
7 |
الف:دست به هر کاری میزنم تا گلیم خود را از آب بکشم ب:اصولی دارم که اجازه نمی دهدتا برای گذران زندگی دست به هرکاری بزنم |
الف ب |
|
8 |
الف: نیاز دارم محبت و علاقه ی خود را به مردم نشان دهم ب: ترجیح می دهم زیاد به مردم نزدیک نشوم. |
الف
ب |
|
9 |
الف: هنگامی که با یک تجربه ی ( موضوع ) جدید روبه رو می شوم ، معمولاً از خودم می پرسم ، آیا این تجربه سود بخش است . ب: هنگامی که با یک ترجه ی |
الف
ب |
|
10 |
الف:بیشتر تمایل دارم روی خودم تمرکز کنم ب: بیشتر تمایل دارم روی دیگران تمرکز کنم |
الف ب |
|
به اگرانگیزه هایشان را در نظر نگیرید. به همین علت است که تمرکز تنها
روی یک صفت و تشخیص بر اساس آن اینیاگرام صفت کافی نیست. قبل از این که بتوانید به
طور پایا تیپ شخصیتی فردی را تعیین کنید لازم است هر تیپ را به عنوان یک کل
ببینید. این یک روال و قاعده کلی است که میبایستی عناصر بسیار زیادی از جمله
روش تک از به حصوص انگیزههای اساسی آن ایناگرام را قبل از این که مطمئن شوید فردی
را به درستی تیپبندی کردهاید. با هم مد نظر قرار دهید.
بهعلاوه» زمانی که به تشخیص دیگران میپردازيم, نسبت به هنگامی که از اینیاگرام
برای خودآگاهی عمیق از خویشتن خود استفاده میکنيم روی یخ نازک فدم میزنيم.
البته مادامی که ما از نگاه کردن اناگرام به زندگی خودمان اجتتاب میکنيم؛ به کاربردن این
ابزار برای خودمان نسبت به کاربرد آن برای تیپبندی دیگران بسیارمناسب تر است با
این همه غیرواقعی است که فکر کنیم هیچ چیز به جالبی اینیاگرام نمی تواند
بهتر از دیگران, مورد استفاده قرار گیرد. در واقع ما در تمام مدت, دیگران را طبقه بندی
میکنيم. هیچ کس نمیتواند بدون استفاده از چند سری طبقه بندی های روانی به درون دیگران راه یابد. ما به طور خودکار دیگران را به عنوان زن یا مرد،سفید یا سیاه ،جذاب یا غیر جذاب فخوب یا بد انیاگرام ،دوست یا دشمن و الی آخر ادراک می کنیم.صادقانه آن است که نه تنها از این دوگانه اندیشی اگاه باشیم بلکه در نظر گرفتن مقوله های مناسب تر و دقیق تر برای طبقه بندی هرکس،از جمله خودمان مفید خواد بود.
در غرق شدهاند عمده مشکلات رفتاری آنها عبارتند از:
ارزیابی دیگران جهت مشاهده اینکه آیا آنها نزد او خواهد ماند یا نه
پذیرش تعهد و مسئولیت زیاد باعث احساس فشار انیاگرام در آنها شده و آنها را وادار میکند که حداکثر استفاده را ببرند.
یا آنقدر خود دار هستند که احساس خود را بروز نمی دهند و یا برعکس موجی از اضطراب را بیرون می ریزند
این احساس وابستگی و نیاز از یک طرف ها اناگرام احساس جسارت و تمرد از طرف دیگر در نوسان هستند
به راحتی دچار سوءظن ش میشوند به طور ناخودآگاه به حسن نیت دیگران نسبت به خود شک می کنند
به خاطر اضطراب های مربوط به تیپ ۶ بودن دگران را سرزنش کرده و انگیزه های منفی خود را به دیگران فرافکنی میکنند.
امیال نفسانی:اضطراب (ترسی سنتی)
احساس غالب تیپ ۶ اغلب به عنوان ترس توصیف میشود اما ترسی که پاسخ ارگانیک بدنی به خطر واقعی در محیط ایناگرام ما است از طرف دیگر اضطراب پیش بینی خطر یا مشکل است این یک حس وحشت است و توانایی خلق پیوسته سناریوهای اسفناک در خیال پردازی های ما است .بنابراین افراد تیپ ۶ از روی عادت به دنبال
وقتی افراد تیپ دو شک میکنند که دیگران آنها را میخواهند یا نه تلاششان
برای جلب رضایت طرف مقابل چند برابر میشود. آنها به دنبال جلب «رضایت مردم»
هستند و خود را نزد دیگران عزیز کرده یا خودشیرینی
بیان چیزهابی هستند که باعث شود مردم آنها را دوست داشته باشند. ارتباط
برقرار کردن با مردم برای آنها یک کار تماموقت میشود: افراد تیپ دو بهطور مدام در
حال دوستیابی هستند. همچنانکه شبکهای از دوستان قدیمی را حفظ میکنند. برای آنها صحبت درباره ارتباط با مردم یک عادت میشود. بهطوری که بهطور دائم به دنبال کسب اطمینان و خاطر جمع شدن از این موضوع هستند که روابط دوستانه و
زندگی عشقی آنها مصون باشد و در مسیر خود قرار گیرد.
آنها همچنین: بهدنبال پیدا کردن روشهایی هستند که خود را برای دیگران بیشتر
جالب توجه و سودمند جلوه دهند. در نتیجه, ممکن است چنین علاقهای را به صورت
یک پیام مطالعات روانی، انرژیدرمانی, تغذیه و نیز راههای دیگر خدمترسانی را به
عنوان روش ایجاد احساس خوب در مردم نسبت به خودشان و داشتن تیپ دو در
زندگیشان دنبال کنند. این افراد میخواهند در زندگی دیگران جایگاه ویژهای داشته
باشند و اطلاعات محرمانهای را در مورد دیگران بدانند که هیچ کس دیگری از آنها خبر ندارد.
بسیاری از مردم در ابتدا خود را با این تیپ معرفی می کنند،زیرا آنها یاد گرفته اند که تیپ ها با غریزه ی جنسی علاقه مند به « روابط دو نفره »هستند . ولی به دلایل مختلفی هر سخ تیپ غریزی علاقه مند به روابط دونفره
غریزه جنسی: مسئولیتپذیری (انحصارطلبی، ایچازو)
افراد تیپ با غریزه جنسی افرادی با جذبه و از لحاظ هیجانی بسیار احساساتی هستند به نظر میرسدکه آتشی در درون شعله ور است آنها در رابطه بین فردی خود به دنبال شور و هیجان می گردد و اغلب در فراز و نشیبهای زندگی شان نقش رابطه بین فردی آنها کاملا مشهود است. برای به جا گذاشتن اثری از خودشان می خواهند نقش افراد مهم را در زندگی خود حک کنند. آنها خواه با دلبستگی های عشقی سر و کار داشته باشند و خواه درگیر فعالیت های دیگر شوند از احساس هیجان ناشی از برانگیختگی شدید لذت می برند و به نوعی به ترشح آدرنالین در بدن خود معتاد می شوند. این دسته افراد اغلب شخصی را که به او عشق می ورزند ستایش می کنند اما در عین حال با داشتن این تفکر که طرف مقابل بسان کودکی است که می خواهند به او جهت و شکل بدهند دچار مشکل میشوند. بیشتر این مشکلات از آنجا
غریزه اجتماعی: عشق و صمیمیت (دوستی، ایچازو)
افراد تیپ ۸ با غریزه اجتماعی دوست دارند زندگی شاهانه داشته باشند همانطور که از عنوانش پیداست کاملاً در دنیای خود درگیر می شوند. دوستی و وفاداری برای آنها بسیار ارزشمند هستند و مایل ان برای مردم و اهدافی که دارند جانفشانی کنند. در عین حال انتظار دارند افرادی که با آنها ارتباط و پیوند عاطفی دارند نیز و آنها وفادار باشند از این منظر شبیه به افراد تیپ ۶ هستند( اگرچه انرژی و توان شان بیشتر و متمرکزتر از افراد تیپ نام برده است.)
افراد تیپ ۸ اغلب گروهی از دوستان را به دور خود جمع میکند و در عین حال طوری عمل می کند که گویی رهبر گروه هستند شاه یا ملکه. آنها از صحبت کردن درباره ورزش ت موسیقی یا داستان سریال تلویزیونی مورد علاقه شان و یا درباره هر موضوعی که می تواند شجاعانه نظرات خود را درباره آن بیان کنند و آن را با دیگران به بحث بگذارند لذت می برند. این دسته افراد از عدم موافقت با چنین موضوعاتی و به تمسخر گرفتن آنها لذت می برند و قبل از این که می بینند نقطه نظرات آنها چقدر روی دیگران تاثیر منفی می گذارند و آنها را می رنجاند متعجب میشوند. در چنین اتفاقاتی آنها ممکن است سعی کنند خود را تعطیل کنند اما معمولاً در می یابند که این نوع مصالحه و سازش برایشان خوشایند نیست. این افراد اغلب به دنبال دوستانی هستند که قوی و مستقل باشد کسانی که بتوانند در را بست و جار و جنجال بیجای آنها را تحمل کنند و آزرده خاطر نشوند افراد تیپ ۸ با غریزه اجتماعی که از سلامتی کمتری برخوردار هستند از این که نمی توانند به قولشان وفا کنند دچار مشکل می شوند یت کردن دیگران و بزرگنمایی موقعیتها میتواند قسمتی از تصویر شخصیتی آنها باشد.
بالندگی
افراد تیپ ۸ با درک این موضوع که برای دستیابی به آرزوهای بزرگ دنیا میدان جنگ نیست به بالندگی و رشد فردی می رسند ومی ندارد که دنیا را به سان بقای اصلح ببینند فردی بی امان که باید به طور دائم درگیر آن باشند آنها با درک این واقعیت به بالندگی میرسند که ریشه تمام مشکلات آنها تلاش برای به مبارزات طلبیدن جهان و وادار ساختن هر چیزی برای سر فرود آوردن در مقابل خواسته هایشان است. آنها تشخیص میدهند که هر قدرتی با ضعف و شکنندگی و صراحت و گشاده دستی همراه است همچنین یاد میگیرند که صراحت و گشاده رویی به دیگران اجازه میدهد تا با آنها نزدیک تر شوند و آنها را بیشتر حمایت کنند این دسته افراد و درک این موضوع رشد مییابند که اثربخشی و سرعت کارهای دارای تعاون و همکاری به مراتب بیشتر و بالاتر از کارهای انفرادی کارهایی است که در آنها به طور دائم اراده خود را به دیگران تحمیل میکند
غریزة جنسی: اغواگری («مردانگی- نگی » ایچازو)
افراد نتیپ سه (موفق) با غریزه جنسی احساس میکنند که احساسی ارزشمندی آنها از مطرب بودنشان پدیدار میشود بنابراین برای بالا بردن یا زیاد کردن جذابیت خود
نزد دیگران هرکاری که بتوانند انجام
بلاس خوانندگان و .» زیرمجموعة تیپ سه با غریزة جنسی هسنند. آنها میدانند که
چگونه ویژگیهای حذاب خود را در معرض نمایش گذارند. همچنین چگونه لوح
سفیدی باشند که دیگران , بتو انند آرزوها و خواستههای خود را بر روی آنان فرافکنی
کنند. آنها اغلب دارای کشش و جذابیت عمیق هستندلذا می ترسند بهخاطر فقدان
عناصر لازم از طرف دیگران کنار زده شوند. افراد هر تیپ با غریزة جنسی می خواهند رابطه ی صمیمی عمیقی با یک فرد داشته باشند اما به دلیل یک سری تصاویر ذهنی و
احساسات بنيادین شرم و حیا در تیپسه ها اغلب این که اجازه دهند دیگران آنها رابه خوبی بشناسند،احساس عدم اطمینان می کنند. در نتیجهف بسیاری از افراد تیپ سه با غریزه ی جنسی می توانندجلب توجه کنند و برای دیگران جالب و جذاب تر شوند،اما می ترسند که به محض این که توجه شخص مقابل را به خود جلب کرده اند ،نتاونند ان را حفظ کنند.
این دسته افراد می خواهند به خاطر غنای درونی و هوش بالای خود مورد قدردانی قرار بگیرند،اما ترس از این دارند که دیگران آنهارا فقط برای جذابیت های ظاهری شان بخواهند . بعضی از آنها ممکن است تا مدتی نسبت به ظاهر خود بی توجه شوند تا بررسی کنند که آیا دیگران آنهارا برای خودشان می خواهند یا وضعیت ظاهری شان و بیشتر خودشان را بشناسند.در نهایت این دسته افراد با درک و شناخت احساس ارزش مندی بی واسطه ی خودشان رشد می کنند؛بدون داشتن این بار که ارزشمندی آنها تنها در چشمان تحسین برانگیز دیگران منعکس است.
ترجیح میدهد که امور کاری سازمان بندی شده باشند و دستورالعملها و زمان لازم برای انجام کارها مشخص باشد.
تقیم زندگی به بخشیهای مختلف و جدا نگه داشتن آنها از بکدیگر. نیاز به برنامه ریزی زماتی فبلی برای بروز احساسالت.
۳ 9 اناگرام (شخصیتشناسی)
در کار و زندگی 0 قدوت دو دای است. «ارای ار مات دتصصی و ود موی ۳0۷9 7و دوستدار کشت رازهای جهان و حتی تزکر در موود الصاسات:
و نیازبه جدا ماندد از دصاسات رابه انتیای که وبنگی معنوی
6 همواره از یرون به قضابا نگاه میکند. این نگرش؛ مویمب جدا ماندن آو از ال
و روبدادهای زندگی خود میشود و از سوی دیگر این تصود دد او ایجاد میشور
که تحت تأثر ترسها و تعابلات نفساتی قرار نخواهد گرفت.
تیپ ۶: بازرس
به مسائل احساسی و آینده مشکوک است و همواره از این میترسد که به کسی اعتماد کتد و سپس به ار خبانت شود. آیا دیگران هنوز به مز
علاقهمندند؟ آبا کار من مفید است؟ آیا میتوان اعتماد کرد؟ آیا فلان چر: قطعی است!
اطمینان مجدد؛ افراد مورد علاقه خود را با ا نباید شک داشته باشم؟ در عین وقادارسی میکند. در محیط کا
دلیل عدم اعتماد به افراد صاحب منصب. سوالات پیچیدهای عنوان شتی از اهدان با استفاده درست از اين ذهن شکاک. تصویر شفاف
خواهد داشت. اما همین ذهنبت میتواند مزاحم پیشرفت او شود
کانون فکری تیپ ۶:
۵ فکر مداوم به آنچجه میخواهد به انجام برساند به جای عمل به آن. تأخیر کارها:
0 اهدان متعالی؛ اما با سابقه زیاد در رها کردن کارها در بمه
9 اوح نگرنی به هنگام موفتیت , موفقّیت به معنای روبه رو شدن با تیروهای مخالف مثفله ذهنی در خصوص افراد صاحب منصب در محیط کار. با مطع وبا برعب آنها رفتار میکند.
6 مشکرکک به انگیزهای دیگرانن؛ به خصوص اگر صاحب منصب باشند.
0 سازمخالف به همراه ابرا دلایل برای کم ارزش جلوه دادن یک موضوم.
برای تصمیمگیری بهتر است آنها راه حل خودشان بگذارید زیرا اسرار بيشتر سبب تحریک حس شک و بدبینی در آنها میشود.
عشق و دوستی در تیپ شخصیتی ۵
برای معاشرت دوستانه و عاشقانه به تیپ شخصیتی ۵ به این نکات توجه کنید:
افراد تیپ ۵ احساسها و هیجانهای عاطفی و هیجانی خود را به راحتی بروزاین افراد ترجیح
افراد تیپ ۵ عشق و محبت و عواطف خود راز راههای غیر کلامی ایراد میکنند.
درصورت دلبستگی به یک نفر حس مالکیت و سلطه جویی در آنها تقویت میشود.
افراد در روابط عاطفی آحساس اجبار نکن به راحتی از طرف مقابلش حمایت خواهد کرد
هیجانهای منفی مثل خشم حسد و رقابت و نیز هیجانهای مثبت مانندمهرومحبت درآنها به شکل بارز خودنمایی نمیکند و برای درک این احساسها و هیجانها باید بسیاردقیق و حساس بود
تیپ شخصیتی ۵ و محیط کار
رفتار تیپ شخصیتی ۵ در محیط کار این گونه است:
ترجیح میدهند در محلی مستقل ازدیگران به کاربپردازند
بادستور کار و صورت جلسه بهتر کار میکنند.
درمحیط های عمومی اداری تمرکز خود راازدستمیدهند.
۰در شرایط ناخواسته یا پیشبینینشده تمرکز خود رااز دست میدهند
با یادداشتهای رسمی از جر و بحث یا تعارضهای متداول محیطهای کاری دوری میشوند
در تصمیمگیریهای اداری بسیاررسمی وبه دور ازاحساس عملمیکنند.
در صورت تفویض اختیار و امکان ایفای نقش به صورت مستقل, تصمیمهای درست وکاربردی میگیرند.
تلاشی (نزول) و تکامل (سعود) تیپ شخصیتی ۵
همان طور که در شکل ۱۳ میبينيم تیپ شخصیتی ۵ رای پنج گرایش شخصیتی است»
اول گرایش اصلی شخصیت ( سپس دوگرایش شخصیت جانبی (۴ و ۶) و دست آخر دو گرایش شخصیتی که دزمان آرامش [راحتی) سختی (مشکلات)بهآنها سوق پیدا میکند
گرایشهای جانبی تیپ شخصیتی
تیپ شخصیتی ۵ میتواند ویژگیهای تیپهای جانبی خود (۴ و ۶) را در
در صورت گرایش به تیپ ۴ دارای ویژگیهای زیر نیز خواهد بود:
کنجکاو و مشتاق یادگیری خواهد بود.
خلاقیت در آنها شکوفاتر خواهد شد.
درصورت گرایش به تیب ۶ دارای ویژگیهای زیر نیز خواهد بود .
نکتهسنج وباریک بینی توام با نظم
بهموضوعات فنی و علمی وفلسفی گرایش بیشتری خواهند یافت.
وحشتزده و هذیان گویی: گاهی به دلیل احساس حقارت و بیهودگی زیاد به خیالبافیهای بسیار تاریک و عجیب و غریب روی میآورند. در این حالت دچار هذیان گویی و فراموشی موقت میشوند و نمیتوانند ذهن مغشوش و پرتلاطم خود را از هذیان پردازی بازدارند
خود فراموشی ومیل به خودکشی: در حالات بسیار بیمارگونه این افراد کاملا نامید شده و احساس میکنند که اگر نمیتوانند درد و رنج راز خود دور کنند وبا واقعیت انگونه که هست روبه رو شوند.
سبک ارتباطی تیپ ۵
این افراد از هوش فراوانی برخوردارند اما در برقراری ارتباط با دیگران توانا هستند
به طور کلی جمع گریز و انزواطلب هستند,
۰به دلیل قدرت تجزیه و تحلیل بالا این فرد به کندی تصمیم
در بحثهای گروهی با وجود انزواطلبی؛ تلاش میکنند نظرهای خودشان رابه کرسیبنشانند.
این افراد از درک فهم و منطق بالایی برخوردار هستند.
به دلیل تفکر گاه به گاهاافکار نو در آنها به چشم میخورد ولی در صورتی که درروابط تحت فشار باشند به راحتی عقبنشینی میکنند.
بسیار توردار هستند وبه سختی لب به سخن بازمیکنند اما در زمان اظهار نظر افرادی صاحبنظرهستند.
چندان عملگرانیستندو نمیتوان در کارها روی آنها خیلی حساب باز کرد
چگونه با تیپ شخصیتی ۵ رابطه برقرار کنیم؟
آزروحیهی پرسشگری و کنجکاوی آنهااستقبال کنید و پرسشهای آنها رابا بردباری و صبوری پاسخ بدهید.
تلاش نکند با آنها خیلی صمیمی شوید یا به انها نزدیک شویدبهتراست در روابط آنها را به حال خودشان بگذارید تا حد و مرزها را مشخص کنند.
این افراد به ندرت به دیگران اعتماد میکنند بر همین اساس رفتاربراساس قواعد و ضوابط متداول با آنها نتیجه بخشتر خواهد بود.
دربحث هاهرگز کم نمیآوند بهتر است با آنها ورد بحث و جدل
نشوید.
زورگویی: نیاز افراطی به جلب توجه دیگران سبب
تحریف شناختی: احساس مظلوم بودن و مورد و سوءاستفاده قرار گرفتن.
پاسخی است به دخالتهای بیمار گونهی آنها در ابراز محبت
سبک ارتباطی تیپ ۲
۰این افراد اغلب حالتی دوستانه مهربان و مشفق دارند.
به ظاهر بسیار سخاوتمند هستند و با رغبت داراییهای مادی و معنوی(وقت انرژی و ) خود
اغلب بدون چشمداشت مهر میورزند..
.صمیمانه از دیگران تعریف و تمجید میکنند.
این افراد اغلب بین احساس شادی
میکنند..
دارای روحیهی خدمتگزاری هستند..
خوشبرخورد و دارای قلبی رئوف هستند..
گاهی بیش از اندازه با دیگران صمیمی میشوند و همین صمیمیت میتواند شکل کنجکاوی تا فضولی به خود بگیرد.
در کار و زندگی دیگران دخالت و سرکشی میکنند و به خودشان اجازه میدهند به دلیل مهر و محبتی که کردهاند جای دیگران تصمیم بگیرند..
از مهمترین معایب این تیپ شخصیتی خردهگیری کوتهفکری و متوقع
بودن و گاهی چند چهره بودن آنهاست..
در روابط بین فردی این افراد کمتر به خودشان توجه میکنند و همین مسیله زمینهی بهرهکشی خانواده و همسرشان از آنها را فراهم میکند.
چگونه با تیپ شخصیتی ۲ رابطه برقرار کنیم؟
بکوشيد با خوشرویی و رفتاری دوستانه و صمیمی به احساسها و هیجانهای آنها بها بدهید..
از آنها بدون تعارف کمک بخواهید اما یادآور شوید که مجبور نیستند به شما کمک کنند.
با آنها همدلی کنید این افراد چون خودشان شنوندههای خوبی هستند تمایل دارند دیگران نیز به حرفهای آنها خوب گوش بسپارند..
درد و دلهای خانوادگی آنها که گه گاه شکل غیبت به خود میگیرد را به خود نگیرید. حوصله به خرج دهید..
از آنها تعریف و تمجید کنید و با آنها صمیمانه دوست شوید و به میل تأیید شدن با مهرورزی در آنها توجه کنید..
۰به خاطر بسپارید که اين تیپ شخصیتی به قول و قرارها بسیار پایبند و حساس است و هر گونه بدقولی با آنها با خشم و عصبانیت پیشبینینشده آنها پاسخ داده خواهد شد.
تربیت خانوادگی تیپ شخصیتی ۲
مهمترین ویژگیهای دوران کودکی تیپ شخصیتی ۲ اینهاست:
۰هردو والد یا یکی از آنها مهر مشروط به او داده است.
برای کسب رضایت و نوازش والدین میکوشد
از انتظار محبت و مهربانی والدین نسبت به خود آگاه است.
فردی فرمانبردار مهربان و همراه اند.
برای فرار از احساس بیهودگی و نوازش
پذیرفته ات که بچه ی خوب بچه ای است که هميشه همه وقت و همه جا باید
به پدر و مادر و دیگران خدمت و محبت کند..
۰از زمان شناخت خود به این به این باور رسیده است که راضی نگه داشتن دیگران, رمز بقا و موفقیت او در زندگی است.
در درجهی نخست پذیرفته است که خواستههای دیگران مهمتر از نیازهای خود است. در درجهی دوم دریافته است که با نشان دادن محبت و مهرورزی و بخشش به دیگران مورد توجه آنها قرار خواهد گرفت و در درجهی سوم که برای جلب محبت و توجه
این افراد آموختهاند که در خانواده میبایست یاور مشکل گشاء پرستار و مفیدباشند..
مهمترین مشکلات رفتاری تیپ ۲
دخالت گری و پنهان کاری: این افرادازاين که آن چه انجام میدهند
است کافی نباشده احساس هراس و ترس و نگرانی میکنند به همین دلیل برای اين که بیشتر افراد و نزدیکان خود را از خودشان راضی نگه دارند مجبور به دخالت در مسائل دیگران و یا پنهان کاری میشوند..
خود خودپرست و غیرقابل تحمل: افراد تیپ به دلیل باور نادرست به این که
دیگران آنها را فقط به واسطهی محبتهایشان قبول دارند احساس میکنند مورد
زیرکی در متقاعد کردن و حق به جانب بودن: باجگیریهای عاطفی و روانی
آنها و دادن احساس گناه و دین در دیگران سبب دوری دیگران از آنها میشود.
بنابراین ناچار هستند برای فرافکنی و حفظ تصویری که از خود ساختهنده دیگران را بیچشم و رو, خودخواه و زیرک و سودجو نشان دهند..
چنين يافته هايي نشان مي دهند كه مكانيسم ناهنجار شدن پاسخ P300 در اسكيزوفرني احتمالا به طولاني شدن «دوره زماني عدم پاسخ شناختي»، مربوط مي شود. كاهش انگيزه - كه يكي از ويژگي هاي شاخص اسكيزوفرني است - نيز مي تواند بعنوان يك عامل در كاهش دامنه P300 نقش داشته باشد. در هر صورت حتي با استفاده از راهبردهاي هوشمندانه كاهش احتمال تاثير انگيزه، مثل دستيابي خودكار (غيرارادي) به پاسخ P300 يا عرضه تشويق مالي براي بهبود انگيزه، باز هم در اسكيزوفرني با نقصان پاسخ P300 مواجه هستيم. جالب است كه دامنه پاسخ P300 بيانگر شدت بيماري است و نسبت به نوسانات جلوه هاي باليني يا مراحل
در يك متاآناليز انجام شده بر روي 50 مجموعه از تحقيقات، غيرقرينه بودن فعاليت هاي مغز در ايجاد P300 در افراد مبتلا به اسكيزوفرني نشان داده شده است، همچنين دامنه P300 بصورت تابعي از جايگاه الكترود در طول خط وسط و در جايگاه جانبي (تمپورال) تغيير ميكند. آناليز نقشه توزيع منطقه اي پاسخ P300 در اسكيزوفرني بسيار مورد توجه بوده است، زيرا بعضي از نشانه ها (مثل استدلال، نقصان عملكردهاي اجرايي و نشانه هاي منفي) آن معمولا همراه با اختلالات عملكردي در لوب فرونتال مشاهده مي شوند. نويسنده دريافته است كه دامنه پاسخ P300 در اسكيزوفرني و افراد نرمال بيشترين تفاوت را در جايگاه الكترود خط وسط (Pz) نشان مي دهد و در مورد جايگاه هاي جانبيتر الكترود، بيشترين تفاوت را در نيمكره چپ مشاهده مي كنيم. بدين ترتيب، هرگاه از چنين جايگاه هايي براي الكترود ثبت استفاده مي كنيم، كاهش دامنه مشاهده شده، بيشترين پايداري را نشان مي دهد.
در يك متاآناليز ديگر بر روي 46 مقاله منتشر شده در مورد P300 در 1442 بيمار با تشخيص اسكيزوفرني و 1251 نفر گروه كنترل انجام شد. دامنه و يا نهفتگي P300 را فقط براي جايگاه الكترود متداول (Cz و يا Pz) در نظر گرفتند. اندازه تجمعي موثر (Pooled Effect Size=PES) دامنه P300 معادل 0.85 بوده است (يعني كاهش دارد) و نهفتگي آن -0.57 بوده است (يعني طولاني تر شده است). در تاييد تحقيقات قبلي نتيجه گرفته اند كه در بيماران اسكيزوفرني كه تحت درمان قرار نگرفته اند، كاهش قابل توجهي در دامنه P300 و هم چنين تاخير واضح اما كمتر شناخته شدهاي در نهفتگي مشاهده مي شود. در اين متاآناليز هيچگونه ارتباطي بين يافته هاي P300 و طول مدت اسكيزوفرني مشاهده نشد.